رهیافت های گوناگون علمی در بررسی انقلاب اسلامی
رهیافتهای گوناگون علمی در بررسی انقلاب اسلامی دقت در آثاری که درباره انقلاب اسلامی ایران نگاشته شده، نشان میدهد که هر اثر به یک، تعدادی یا همه عوامل فرهنگی، جامعهشناختی، اقتصادی، روانشناختی و سیاسی توجه یا تأکید کرده است. (1) البته شیوه استدلال و برداش
رهيافتهاي گوناگون علمي در بررسي انقلاب اسلامي
دقت در آثاري كه درباره انقلاب اسلامي ايران نگاشته شده، نشان ميدهد كه هر اثر به يك، تعدادي يا همه عوامل فرهنگي، جامعهشناختي، اقتصادي، روانشناختي و سياسي توجه يا تأكيد كرده است. (1)
البته شيوه استدلال و برداشتهاي افرادي كه در ظاهر بر عامل يا عواملي تأكيد ورزيدهاند، ممكن است متنوع و متفاوت باشد.
تاكنون دستهبنديهاي گوناگوني از نوشتههاي مربوط به انقلاب اسلامي ارائه شده است. حاصل
ــــــــــــــــــــــــــــ1. البته تعدادي ديگر از نوشتهها در مورد انقلاب اسلامي نيز وجود دارد كه فاقد پشتوانه نظرياند و به آنها، رويكردهاي غيرعلمي يا روزنامهنگارانه ميگويند. از جمله خاطرات اشخاص كليدي رژيم پهلوي و مأموران سياسي خارجي مقيم تهران كه بر چارچوب نظري خاص متكي نيستند، و بيشتر به جمعآوري وقايع و حوادث انقلاب مبادرت كردهاند. فريدون هويدا برادر نخستوزير شاه در كتاب سقوط شاه ، عباس قرهباغي در كتاب اعترافات ژنرال ، پرويز راجي در كتاب خدمتگزار تخت طاووس ، ويليام سوليوان آخرين سفير امريكا در تهران در كتاب مأموريت در ايران در دسته تحليلهاي روزنامهنگارانه قرار ميگيرند. در گروه تحليلهاي غيرعلمي، فرضيه توطئه نيز وجود دارد كه از سوي وابستگان رژيم و برخي ماركسيستها مطرح شده و انقلاب را توطئه قدرتهاي خارجي مانند امريكا و انگليس ميدانند. اينگونه تحليلها متكي بر اسناد معتبر نيست و با اسناد و مدارك موجود نيز مغاير مينمايد. اصولا نميتوان يك انقلاب بزرگ را كه ريشه در اعماق تاريخ كشور دارد و از همراهي اكثريت قريب بهاتفاق ملت برخوردار بوده، سبب تحولات عمدهاي در سطوح داخلي، منطقهاي و بينالمللي گرديده است و بيش از همه منافع قدرتهاي بزرگ را تهديد كرده، با فرضيههاي غيرعلمي تحليل كرد. (براي مطالعه اين فرضيهها ر.ك: محمدتقي سبزهاي، نقدآسيبشناسانه تئوريهاي انقلاب ، صص 21 ـ 14)
[144]يكي از اين دستهبنديها در جدول زير آمده است: (1)
تأكيد بر عوامل
اقتصاديواجتماعي
تأكيد بر عوامل
روانشناختي
(فرديواجتماعي)
رهيافت سياسي
به انقلاب
تأكيد بر اهميت
عوامل فرهنگي
رهيافت چند علتي
به انقلاب
مثالها:
1. رابرت لوني در كتاب ريشههاي اقتصادي انقلاب ايران.
2. تدا اسكاچپل
در مقاله دولت تحصيلدار و اسلام شيعيدرانقلابايران.
3. همايون كاتوزيان در كتاب اقتصاد سياسي ايران.
4. افرادي كه بر اساس نظريه نظام جهاني والرستين مطلب مينويسند.
مثالها:
1. ماروين زونيس در كتاب شكست شاهانه .
2. افرادي كه بر اساس روش روانشناسي اجتماعي جيمز ديويس مطلب مينويسند.
3. نويسندگاني كه بر مبناي نظريه محروميت نسبي تدرابرتگر نوشتهاند; مانند فرّخ مشيري در كتاب دولت و انقلاب اجتماعي در ايران.
مثالها:
1. ايرواند آبراهاميان در مقاله علل ساختاري انقلاب ايران كه بر مبناي نظريه انقلاب هانتينگتون نوشته شده است.
2. كساني كه براساس نظريه بسيج منابع چارلزتيلي مطلب نوشتهاند; مانند ميثاق پارسا در كتاب ريشههاي اجتماعي انقلاب ايران و جرالد گرين در مقاله ضدبسيج بهعنوان يك روشانقلابي .
مثالها:
1. علي دواني در كتاب نهضت روحانيون ايران .
2. حامد الگار در كتاب ريشههاي انقلاب اسلامي .
3. آصف حسين در كتاب ايران اسلامي; انقلاب و ضد آن .
4. گيلز كپل در كتاب انتقام خداوند .
5. يان ريشار در مقاله تفكر معاصر شيعي .
مثالها:
1. مايكل فيشر در كتاب ايران از اختلاف مذهبي تا انقلاب .
2. نيكي كدي در كتاب ريشههاي انقلاب ايران .
3. فرد هاليدي در مقاله انقلاب ايران: توسعه ناموزون و مردمگرايي مذهبي .
4. جان فوران در كتاب مقاومت شكننده .
براساس اين دستهبندي، در آثاري كه بر اهميت عوامل اجتماعي ـ اقتصادي تأكيد ميكنند، نقش اقتصاد سياسي يا ساختار اجتماعي; مانند نهادها و قشربندي اجتماعي، مورد تأكيد بيشتر قرار ميگيرد. در تحليلهاي روانشناختي، نقش فرآيندهاي ذهني و رواني، توضيح رفتار انقلابيان و رژيمها مورد توجه واقع ميشود. تحليلهاي سياسي، بيشتر بر مواردي مانند عدم مشاركت سياسي تأكيد ميورزد. آثار مربوط به رهيافت فرهنگي بر عوامل فرهنگي ـ ارزشي و رهبري انقلاب پاي ميفشارد; و سرانجام در رهيافت چند علتي به عوامل مختلف اقتصادي، سياسي و فرهنگي اشاره شده و بر يك علت خاص، بهعنوان عامل تبيين انقلاب، كمتر تأكيد ميشود. (2)
ــــــــــــــــــــــــــــ1. ر.ك: حميرا مشيرزاده، ديدگاههاي مختلف در تبيين انقلاب اسلامي ايران، حديث انقلاب ، صص 211 ـ 149.
2. دستهبندي ذكر شده در راستاي تلاش براي اشراف كلي بر نوشتههايي كه درباره انقلاب اسلامي به رشته تحرير درآمده مفيد به نظر ميرسد. در عين حال براي تكميل آن، دقت بيشتري در ذكر مثال و بازكردن جايي براي رهيافتهاي دو و سه عاملي لازم است. بهعنوان مثال، تدااسكاچپل در مقاله فوق بر عوامل اقتصادي (نوسازيِ پرشتاب) و عوامل فرهنگي تكيه كرده است. روش جيمز ديويس نيز در درجه اول توجه بهعوامل اقتصادي ـ اجتماعي است و سپس به روانشناسي جمعي توجه كردهاست. آبراهاميان نيز بهعوامل مختلف اجتماعي، اقتصادي و سياسي توجه كرده است و در نهايت نيكيكدي در كتاب مذكور اساساً بر عوامل اجتماعي ـ اقتصادي توجه كرده است.
[145]اينك پس از اشارهاي مختصر به مطالب سه تن از نظريهپردازان انقلاب اسلامي، معدودي از نظريههاي مشهور انقلاب، معرفي و با انقلاب اسلامي بررسي ميشود.